تلاطم حضور
دلم آشوبی است نمی دانم خوشحالم یا نالان. اما می دانم اینجا تلاطمی است؛ تلاطمی از جنس نور، از جنس حضور، از جنس ظهور .تلاطمی که قریب به سی سال است از دریا چه ای به پا خواسته وامروز کم کم دریا ها را در هم نوردیده است و دیری نخواهد شد که وسعتی به اندازه ی اقیانوس ها و یا حتی کهکشانها را فرا خواهد گرفت. حس حال غریبی است ! شاید بخاطر نزدیک شدن این تلاطم به ما باشد تلاطمی که با خود نامی را به یدک می کشد که معنایی به ژرفهای دور دست ترین ستاره را با خود حمل می کند"اسلام".آشناترین غریبه ای که دارد ما را در خود می بلعد.آری درست حدس می زنم این همان تلاطم هست، همان تلاطم اسلام، تلاطم اسلام ناب محمدی که به خروش در آمده است. تلاطمی که می آید تا شیطان درون وبرون را با تمامی لشکریان و دژهای ظالمانه اش نابود سازد و به جای آن ساختمان وجودی انسانی را از نو بسازد که نزدیک به 1400 سال است در پی بورانهای فساد و تباهی در ویرانی به سر می برند.
و اما این تلاطم منتظر طوفانی است از جنس خودش، طوفانی که بیاید و این تلاطم را رهبر و راهبر باشد. طوفانی که بیاید و برای اولین بار نه فقط برای خراب کردن وغرق کردن، بلکه برای آباد ساختن و نجات دادن. طوفانی که تلاطمش اسلام پابرهنگان و ستمدیدگان است، البته این طوفان با این تلاطم سازنده اش خراب هم می کند، اما هرچه کاخ های ظلم و جور و فساد را خراب خواهد کرد و بجایش کلبه های مستحکم حق و عدالت را بر جای خواهد نشاند، طوفانی که برای نجات آدمیان از دام شیطان های بزرگ و کوچک ، اسلام عافیت طلبی و دنیا خواهی ، اسلام شکم پرستی و بی غیرتی دینی، اسلام بی دردی و بی خیالی مذهبی، اسلام زیر نکبت و خواری رفتن ، اسلام ملاهای کثیف آل سعودی و رفاه خواهی، اسلام سازش با ظلم، اسلام خدمتگذاری به شیطان بزرگ ، اسلام نو اندیشی و روشنفکری خادم استکبار جهانی و اسلام نجس اسرائیلی را در تلاطم ناب اسلام محمدی خود غرق خواهد ساخت و حتی جسدش را بر جای نخواهد گذاشت تا بوی تعفن آنها قادر نباشد دیگرنعمت نفس کشیدن را برای فطرت انسانی سخت بسازد، آری این طوفان بالاخره در آخر هفته ی انسانیت خواهد آمد و در جمعه ایی ظهور خواهد کرد که ظلم و ناحقی و ستم را تعطیل خواهد ساخت و به بشریت نوید شنبه ای متفاوت را خواهد داد. نمی دانم که این جمعه ی نجات کی خواهد رسید ولی می دانم ما در غروب پنج شنبه ای بسر می بریم که فردا صبح خیلی زود در حال فرارسیدن است.
واما این هفته ظهور چقدر سخت و رنج آور برای بشریت در حال طی شدن است، شاید این تنها هفته ای باشد که تا الان 1400سال است به طول انجامیده و تنها هفته ای که فرا رسیدن جمعه اش به انسانیت بشر وابسته باشد.
ای کاش که بشر درد و رنج این همه سال بی جمعه بودن را درک می کرد تا باشوقی فراوان به سمت جمعه ی حضور می شتافت.
"در تمنای فرا رسیدن جمعه ی ظهور ، به خروش این تلاطم حضور تا همیشه چشم دوخته ایم و در حد توان سعی خواهیم کرد موجی برافروخته و دائمی برای تلاطمی باشیم که برای ظهور است. ان شاءالله "
وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الاْ رْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ َرِثِینَ ؛ ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.”
ما می گوییم تا شرک و کفر هست مبارزه هست؛ و تا میارزه هست، ما هستیم مابر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم ما تصمیم داریم پرچم لا اله الاالله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم